کد خبر: ۷۰۸۲
۰۵ آبان ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۹

کارآفرینی با طلا و نقره

صنایع‌دستی محور اقتصادی در منطقه طلاب است. از جارو بافی تا عقیق‌تراشی و نقره‌سازی و طلاسازی و مشاغل دیگر در این محدوده شهری حضور دارند. در این میان مجتبی غزنوی توانسته کارگاه و فروشگاه نقره و جواهرسازی خود را در طلاب راه‌اندازی و توسعه دهد.

صنایع‌دستی محور اقتصادی در منطقه طلاب است. از جارو بافی تا عقیق‌تراشی و نقره‌سازی و طلاسازی و مشاغل دیگر در این محدوده شهری حضور دارند.

در این میان مجتبی غزنوی توانسته کارگاه و فروشگاه نقره و جواهرسازی خود را در طلاب راه‌اندازی و توسعه دهد و چندین شاگرد و استادکار را به کار بگمارد.

می‌گوید چند سال قبل که ناگهان بازار طلا با افزایش قیمت مواجه شد برایش دو راه مانده بود یا اینکه مانند تعدادی از همکارانش عطای طلاسازی را به لقایش ببخشد و یا اینکه تجربه‌ای تازه را پی بگیرد.

این‌گونه بود که از آن سال نقره‌ساز هم شد و طلاسازی را در محدوده کار‌های سفارشی پیگیری کرد.‌ می‌گوید اگر توانسته در بازار سنگین این سال‌ها دوام بیاورد رمزش شریک‌کردن کارگران و استادکاران در سود فروش کارگاه و مغازه است.

این روز‌ها در تدارک مراسم افطاری است تا همه همکاران و خانواده‌هایشان را مانند سال‌های قبل دور‌هم جمع کند و این نکته را نشان دهد که همه استادکاران و شاگردان و خود خانواده‌اش عملا جزو بنگاه اقتصادی بزرگ‌تری هستند که رونقش سفره همه آن‌ها را رنگین‌تر می‌کند.

او علاوه بر اشتغال‌زایی و کار در بازار از خدام افتخاری بارگاه امام هشتم (ع) و دانشجوی دانشگاه در رشته مدیریت صنعتی است.

 

- چند سال است در کار طلا و نقره هستید؟

۳۵‌ساله‌ام و ۱۰‌سال است که در رشته ساخت نقره و طلا هستم. کارگاهم را سه سال است که در منطقه طلاب راه انداختم. هدفم تولید محصولات مختلف نقره و طلا برای داخل و خارج از کشور بوده است و هم‌اکنون در داخل کشور با تهران و اصفهان علاوه بر مشهد همکاری دارم. در خارج از کشور هم با فروشندگانی در کشور عراق مرتبط هستم.

 

- از سابقه خودتان در این رشته بگویید.

دیپلمم را که گرفتم پدرم من را برای کار به طلاسازی فرستاد. بعد از پایان دوره خدمت سربازی به صورت رسمی وارد کار طلاسازی شدم. چند سال قبل شوکی بزرگ به بازار طلا وارد شد و ناگهان قیمت طلا شدید بالا رفت.

مجبور شدم کارگاهم را جمع کنم. تعدادی از همکارانم هم مجبور شدند کارشان را تعطیل کنند. با خودم گفتم چرا در کار نقره‌سازی وارد نشوم؟ ابزار و فن کار هم که با طلاسازی فرقی نمی‌کند.

این‌طور شد که ۲۰‌درصد کار را روی طلاسازی متمرکز کردم و ۸۰ درصد کار را به نقره سازی اختصاص دادم. در ابتدا که کارگاهم را تأسیس کردم فقط به بازار مشهد فکر می‌کردم، اما  بعد کارم را متنوع کردم.

از دو نفر پرسنل شروع کردم و هم‌اکنون ۶‌استادکار و شاگرد دارم. در بازارِ امروز که اصطلاحا بازاری سنگین است، شما نه تنها دچار رکود نشدید بلکه رشد هم داشتید.

بله! دو نکته وجود دارد. اقتضای بازار و شرایط را درک کردم. مهم‌ترین نکته اینکه در کار بازار نرمش داشتم. می‌توانستم با خودم لج کنم و بگویم من طلاسازم و در رکود بازار سرمایه‌ام را کم‌کم مصرف کنم و به نقطه صفر برسم، اما هر چه طلا داشتم را به پول تبدیل کردم و در کار نقره شروع به کار کردم.

منطقه طلاب از منظر صنایع دستی غنی است. صنف عقیق‌تراشان، انگشترسازان، نقره و طلاسازان و حتی در بخش کیف و کفش هم حضور پررنگی دارد.

 

کار آفرین صنایع دستی

 

- چرا با این همه ظرفیت هنوز این منطقه به رتبه‌ای در خور نرسیده است؟

پاسخ به این سؤال نگاهی جامع و اطلاعات کاملی می‌خواهد. شاید بخشی از پاسخ به سؤال شما این باشد که از اول منطقه طلاب بیشتر حالت کارگاهی داشته است و مخاطبان نهایی که عموما زوار و حتی مشهدی‌ها باشند با توانمندی منطقه غریبه هستند.

اگر وام‌های خوبی به فعالان اقتصادی منطقه بدهند، طلاب هم قطب اقتصادی شهر خواهد شد. یکی از مسائل هم که شاید از مطرح‌کردن آن تعجب کنید این است که اجاره مغازه و خانه در این محدوده پایین است.

همین مسئله باعث شده است که افراد به چشم کارگاه به منطقه نگاه کنند و املاک تجاری آن رشد خوبی نداشته باشد و در نتیجه سرمایه‌گذاران کمتری به سمت منطقه بیایند و رکود منطقه ادامه پیدا کند.

یکی دیگر از مسائل این است که تولیدکننده‌های منطقه عادت کرده‌اند فقط ۱۰ درصد از سود نهایی سهم آن‌ها شود و بخش عمده را بنکداران و فروشندگان مناطق دیگر شهر سهیم شوند. عادت به این مسئله باعث شده منطقه رشد نکند.

 

- در بخش طلاسازی و نقره‌سازی که حوزه فعالیت شما است چند کارگاه مشابه در منطقه عمومی طلاب مشغول به فعالیت است؟ وضعیت به صورت کلی چگونه است؟

آمار رسمی‌ای در این بخش ندیدم. اما با توجه به اطلاعات روزمره‌ام از بازار حدود ۳۰۰‌کارگاه مستقل در بخش انگشتر‌نقره مشغول به کارند. بخشی از فعالان رشته‌های مختلف در خانه‌ها و کارگاه‌هایی که به صورت رسمی ثبت نشده است مشغول به کار هستند.

خوشبختانه کارگاه ما زیر نظر اداره صنایع‌دستی است و حمایت خوبی از ما می‌شود. مثلاچون زیر پوشش این اداره هستیم نیازی نیست ماهانه به ازای هر کارگر ۳۰۰ هزار تومان حق بیمه بدهیم و تخفیف خوبی برایمان قائل می‌شوند.

 

- چه حمایت‌های بیشتری می‌خواهید تا صنایع‌دستی در منطقه رشد پیدا کند؟

همه‌چیز برمی‌گردد به سرمایه اولیه. اگر در این بخش با دریافت وام‌هایی با سود کم از فعالان اقتصادی حمایت شود مطمئناً به رشد اقتصادی می‌رسیم. باور کنید اگر به هر کدام از تولیدکنندگان مثلا  ۱۰۰ میلیون تومان وام بدهند خواهید دید که منطقه طلاب در همه کشور خواهد درخشید.  

این وام باعث می‌شود، تولیدکنندگان احتیاج کمتری به بنکداران داشته باشند و خودشان بتوانند مستقل در بازار و با حذف واسطه‌ها حرف اول را بزنند تا هم سود بیشتری ببرند و هم قیمت محصول نهایی نسبت به امروز ارزان‌تر شود.

 

- چه طور شد محصولات کارگاه خیابان میثم شما از بازار عراق سر درآورد؟

یک سال برای زیارت به کربلا می‌رفتم. با خودم گفتم بهتر است تعداد محدودی انگشتر از ساخته‌های کارگاهم همراهم باشد. کسی به من اطلاعات خاصی از بازار عراق نداده بود.

خودم در بازار کربلا راه افتادم و با زبان عربی که ناقص بود با فروشندگان آنجا که آن‌ها هم تا حدودی فارسی بلد بودند، گفتگو کردم. نکته اینکه انگشترهایم خلاقانه ساخته شده بود و طرح‌های آن‌ها مانند سایر سازنده‌ها نبود. همین اختصاصی‌بودن طرح‌ها باعث شد که کارم آنجا گل کرد.

 

کار آفرین صنایع دستی

 

- برای بخش مالی ماجرا چه کردید؟

تا سقف مشخص می‌توانستیم پول وارد ایران کنیم. برای همین مقداری پول گرفتم و مقداری هم به قیمت پولم از آن‌ها سنگ و نگین خریداری کردم. از همان سنگ‌ها و نگین‌ها استفاده کردم و در دفعات بعدی برایشان انگشتر و سایر محصولات هم‌خانواده نقره‌کاری را ساختم و ارسال کردم.

خوشبختانه رابطه‌ها قوی‌تر شده است و مشتری‌های جدیدتری هم پیدا کرده‌ام. روز اول تنها ۲‌نفر، اما الان حدود ۱۴‌مشتری که خودشان صاحب مغازه هستند به من سفارش می‌دهند.

 

-  توسعه کارتان علاوه بر سود مالی برای خودتان و برای خانواده‌های کارگران و استادکارانی که برای شما کار می‌کنند هم منفعتی دارد؟

بله حتما. وقتی با خودم فکر می‌کنم که به‌واسطه کاری که راه انداختم چندین فرد مشغول به کار شدند و چندین خانواده نفع و روزی می‌برند احساس فوق‌العاده‌ای به من دست می‌دهد.

بی‌نهایت انرژی می‌گیرم. در سال دو بار مهمانی عمومی می‌گیریم و حدود ۶۰ نفری که مجموع استادکاران و شاگردان و خانواده‌های آنان را تشکیل می‌دهند دور هم می‌نشینیم و در فضایی شاد و صمیمی افطار می‌کنیم.

بینمان بحث کارگر و کارفرمایی نیست و جومان دوستانه است. همین جو دوستانه باعث شده است که پرسنل از دل و جان کار کنند. غیر از حقوق ثابتی که می‌گیرند در ماه ۵‌درصد سود کاسبی‌ام متعلق به آن‌هاست. همین شریک‌بودن در سود خودش باعث سود بیشتری برایم شده است.

 

- درباره انواع انگشتر‌هایی که تولید می‌کنید بگویید.

در بخش نقره هم نوع مردانه و هم نوع زنانه تولید داریم. در بخش زنانه همچنین مدال و نیم ست داریم. در بخش مردانه علاوه بر انگشتر، مدال تو گردنی ساده تولید می‌کنیم.

در بخش انگشتر تنوع زیادی داریم چراکه طرح‌های متعددی را تولید می‌کنیم. در بخش سنگ‌ها هم از پرکارترین سنگ‌ها می‌توان به عقیق یمنی اشاره کرد که در ایران بیشترین فروش را دارد.

فیروزه نیشابور هم جایگاه خوبی دارد. دُرِّ نجف هم مقبولیت ویژه‌ای دارد. همچنین در بخش سنگ‌های جواهری مانند زمرد، خانوده یاقوت، آماتیس و زبرجد در کارمان مطرح هستیم.

 

- در بخش طلا، کار تک انجام می‌دهیم. به این صورت است که مشتری عکسی از اثر مورد نظرش را می‌آورد و ما مطابق آن تصویر تولید سفارش می‌کنیم.
  تا حالا به این مسئله فکر کردید که محصولاتتان را به صورت آنلاین بفروشید؟

بله! هم کانال تلگرامی داریم و هم در اینستاگرام. صفحاتم شامل اطلاعات کاملی از خواص سنگ‌ها و ماه‌ها است و نمونه‌های مختلفی از محصولاتم را هم شامل می‌شود.

همچنین اطلاعات عمومی درباره نگهداری از محصولات نقره و طلایی دارد. به‌واسطه همین صفحات، مشتری‌های مختلفی هم در کشور دارم.

غرب ایران، تبریز، تهران و شهر‌های شمالی سفارش‌های متعددی به‌واسطه فضای مجازی برایم داشته‌اند. آن‌ها هم بعضا تصویر آنچه دوست دارند را می‌فرستند و من هم می‌سازم و از طریق پست برایشان‌ می‌فرستم.

 

کار آفرین صنایع دستی

 

سال‌ها در کار نقره و طلا‌بودن حتما خاطره‌ای برای شما داشته است

من فکر می‌کنم سود و منفعت در گرو صادق‌بودن است. کسی چند وقت قبل به مغازه‌ام آمد و از من سنگ فیروزه خرید. اتفاقا قیمت پایینی هم برایش در نظر گرفته بودم.

از من خواست که از آن سنگ برایش انگشتر فیروزه بسازم. من هم مطابق سفارش مشتری کار را انجام دادم. وقتی قرار شد سنگ فیروزه را روی رکاب نقره‌ای سوار کنم دیدم که شجر فیروزه، مشابه نام جلاله روی سنگ فیروزه باقی‌مانده است.

انگشتر را به همکارانم نشان دادم و همه خوششان آمده بود و حتی بعضی می‌گفتند این سنگ را برای مشتری استفاده نکن. سنگی دیگر برایش کار کن چرا که ارزش این سنگ خیلی بیشتر است و او ابدا متوجه نخواهد شد.

قبول نکردم و، چون به هرحال قسمت او بود و قولش را داده بودم همان سنگ را برای مشتری به کار بردم. بعد از آنکه مشتری آمد و متوجه آن شجر که مانند نام جلاله بود،  شد.

خیلی از من تشکرکرد و با رضایت مبلغی که توافق کرده بودیم پرداخت. مطمئنم رونق کارم از همین مسئله و رفتار‌های مشابه است. به‌هرحال اگر با بندگان خدا خوب رفتار کنیم خدا هم با ما خوب رفتار خواهد کرد.




* این گزارش یکشنبه ۲۰ خرداد سال ۱۳۹۷ در شماره ۲۹۵ شهرارامحله منطقه ۴ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44